ارتباط وليعهد عربستان با حمله تروريستي در ايران
حمله تروريستي عليه نيروهاي سپاه را نمي توان از سفر وليعهد عربستان به پاکستان و تلاش او براي تخريب روابط تهران/ اسلام آباد جدا دانست.
سفر دو روزه محمدبن سلمان وليعهد عربستان به پاکستان به پايان رسيد و او راهي دهلي نو شد. بن سلمان در حالي به پاکستان رفت که مخالفت هاي احزاب سياسي و مردم اين کشور به دليل دست داشتن او در قتل جمال خاشقچي و کشتار هزاران شهروند يمني باعث شد که فقط حزب حاکم استقبال گرمي از او به عمل آورد و دولت برگزاري تظاهرات عليه او را ممنوع و تمامي شبکه هاي اينترنتي را مسدود نمايد و از حضور شخصيت هاي منتقد در نشست ها با بن سلمان جلوگيري نمايد.
در باره هدف يا اهداف بن سلمان از سفر به پاکستان و هندو چين کارشناسان بارها گفته اند که مهمترين هدف او در اين سفرها نمايش اين است که او در انزوا قرار ندارد و بر اوضاع مسلط است اما به نظر مي رسد در خصوص ديدار او از اسلام آباد و نزديکي آن با حمله تروريستي به اتوبوس حامل کارکناس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جاده خاش – زاهدان يک هدف مهم نيز نهفته است که همين هدف مي تواند روشن کند که عربستان با اين حمله تروريستي ارتباط داشته است.
اگر رويکرد محمدبن سلمان را در حدود 4 سال گذشته بررسي نماييم متوجه اين واقعيت خواهيم شد که او براي کنار زدن رقبا در داخل و همچنين جلب حمايت ترامپ از خودش، در طول چهار سال گذشته هدف خود را در دشمني با جمهوري اسلامي ايران و نزديکي با رژيم صهيونيستي تعريف کرده و البته در هيچ يک از صحنه ها چه در يمن و چه تشکيل ائتلاف عربي عليه ايران موفق نشده است.
تلاش براي تشکيل ناتوي عربي يا تلاش براي ائتلاف کشورهاي عربي و رژيم صهيونيستي آخرين بازي هاي اين بازيگر ناشي شکست خورده است که به نظر مي رسد بن سلمان را به اين سمت سوق داده باشد که اين بار
همسايه شرقي ايران را عليه تهران تحريک نمايد و با طراحي چنين حمله تروريستي روابط تهران/ اسلام آباد را تخريب و از اين وضعيت امکان تشکيل ائتلافي ضد ايراني را محک بزند.
با اينکه گروهک تروريستي که خود را جيش العدل مي خواند مسووليت اين حمله را برعهد گرفته است بر اساس آخرين خبرها حضور دو تن از اتباع پاکستاني به عنوان عوامل اصلي در اين حمله جاي بررسي دارد که آيا دستگاههاي اطلاعاتي عربستان وامارات در راستاي اين هدف اين دو تبعه پاکستاني را اجير کرده اند تا به هدف خود برسند؟ البته پيشتر محمدبن سلمان تهديد کره بود که آتش جنگ را به خاک ايران خواهد کشاند و قطعا او به دليل اين جنايت و جنايت هاي ديگري که در حق شهروندان ايراني و مردم يمن مرتکب شده است در موقع مناسب پاسخ مناسب را دريافت خواهد کرد.
اگر محمدبن سلمان را متهم اصلي مي دانيم براي اين است که تنها از او چنين اقدامات احمقانه را مي توان محتمل دانست چنانچه او در قتل جمال خاشقچي نقش اصلي را داشته است و حتي جينا هاسپل رئيس سيا نيز به اين موضوع اعتراف کرده است.
اما سوال اينجاست که آيا پاکستان به خاطر چند مشت دلار حاضر خواهد شد که منافع استراتژيک و همکاري هاي امنيتي وسياسي واقتصادي خود را در چارچبو همسايگي در پاي يک ماجراجوي ورشکسته سياسي فدا نمايد وعليه ايران به بن سلمان بپيوندد؟
با توجه به واکنش مقام هاي پاکستان در خصوص حمله تروريستي اخير به اتوبوس سپاه پاسداران و نوع روابط اسلام آباد/ تهران، پاسخ به اين سوال منفي است و قطعا اسلام آباد در نزديکي به عربستان از الگويي استفاده مي کند که پيش از اين ترامپ از آن استفاده کرده و از آن به عنوان دوشيدن گاوشيرده نام برده است.
اين واقعيتي است که عمران خان نخست وزير پاکستان حين شرکت در اجلاوس داووس صحرا در رياض در اوايل آبان ماه به آن بطور صريح اشاره کرد و در حاليکه بسياري از کشورها به خاطر قتل خاشقچي اين نشست را تحريم کرده بودند در مصاحبه با نشریه ایندیپندنت ضمن شوک آور خواندن قتل خاشقچي گفت: اما این قضیه به کنار، ما یک کشور ۲۱۰ میلیون نفری هستیم و بدترین بحران بدهی در تاریخمان را داریم. ما بسیار نیازمند پول هستیم.
البته سوال ديگري نيز مطرح است و آن اينکه آيا اين گاو شيرده به پاکستان هم شير خواهد داد يا اينکه تنها به وعده اکتفا خواهد کرد؟ تجربه سودان و وضعيت وخيم عمرالبشير در داخل به خاطر عملي نشدن کمک هاي اقتصادي عربستان آن هم در حاليکه هزاران نظامي سوداني در تجاوز نظامي به يمن شرکت کردند درس خوبي براي اسلام آباد است.
----------------------------------------------
رضا محمدمراد